یه بار نوشتم پاک شددددد
سلام مامان جون قربونت بشم که اینهم درد داری جیگرم ساعت 1:55 دقیقه بامداد روشنبه19 اسفند 91 برابر با رویش اولین دندون عشقمممممممممم طفلکی خیلی از قرار معلوم درد داره دلش می خواست راه ببرمش از اونجاییکه بدنم کمی ضعف داره می ترسم راه ببرم وخدایی نکرده باهم بیفتیم اینکه بیشتر رو پا می خوابونم واما دست گل مامان با اینهمه درد این عسل گذاشته بودم رو پا که بخواب یهو پا شد ناخنم خورد به چونه ریزه میزاش وای که چه گریه ای کرد مگه ساکت می شد باباش پاشد یکم راه بردش ولی می خواست بیاد تو بغل خودم بغلش کردم و ع...
نویسنده :
مامان جون
6:41